!هان

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب بیست و یکم ـ منزل آن مه عاشق‌کش عیار

وقتی مسجدالنبی ساخته شد هر کس از خانۀ خودش دری به مسجد گشود ... مدتی گذشت ... خطاب عزت دَر رَسید که همه درها پوشیده و بسته شود الا در خانۀ علی و زهرا. تنها دری که اذن یافت باز باشد. تا ابد باز باشد: چون تو بابی آن مدینهٔ علم را چون شعاعی، آفتاب حلم را باز باش ای باب، بر جویای باب تا رسد از تو قُشور اندر لُباب باز باش ای باب رحمت تا ابد بارگاهِ ما لَه کُفواً اَحد اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه‌درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان  Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب بیستم ـ شب تاریخ دلتنگی

روز مثل دنیا است و شب مثل برزخ و آخرت. روز باید تلاش کنی. به دستورها عمل کنی و خودت خوب بروی. درست مثل دنیا. اما شب که به خواب بروی تو را با خود می برند. به تفرج راه های نرفته. به زیارت و دیدارِ راه های ناشناخته. هرگز طی ننموده. درست مثل برزخ و آخرت. بدن مان هم چون نیک بنگریم در حالتی بین ماندن و رفتن است. از این رو خاتم‌المرسلین فرموده اند النَّومُ أخُو المَوتِ خواب را برادر، مرگ است و اغلب نشنیده‌اید که در ادامه فرموده و لا يَموتُ أهلُ الجَنَّةِ و بهشتیان نمی میرند یا اهل بهشت نمی‌خوابند ... خب خودت خوب می دانی که این مقام جایگاه بیداریِ مطلق است ... زهی مراتب خوابی که بِه ز بیداری است! اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه‌درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب نوزدهم ـ یک تکه سیاهی

این دست‌ها هم در کتاب تو و کتاب آفرینش حدیثی عجب دارد. کسانی که دست به خیر داشتند و کسانی که دست به شر داشتند. یک سو دست ابولهب که آتش افروز است و دیگر سو دست عباس که بر تارک تاریخ به اهتزاز ایستاده و پرچم شرف و غیرت و حمایت از امامت است.باز کمی آن سوتر دست حسن مجتبا ست که دستگیر محرومان و یتیمان و فقیران بود این سو کمی که عقب می آییم دست مغیره است که سیلی به صورت عصمت الله، صدیقه طاهره سلام الله زد ....باز این سو دست علی مرتضا ست که به یک حمله جانانه و مردانه در خیبر جابجا می کند و آن سو دست ابن ملجم مرادی است که به فرق مولا ضربه می زنداصلا دست بالای دست بسیار استپناه می بریم به تو که دست اندرکار بدی‌ها باشیم وتو را تمنا می کنیم که همیشه دست‌گیرمان باشی و آنی ما را به خود وا نگذاری. اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه‌ درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب هجدهم ـ حوای آدم

حوا از حی و حیات گرفته شده. هر جا که مادر هست؛ حیات است و سرزندگی.شما و دختران شما باعث شدید و شدند ما انسان نام بگیریم. چرا که سرنوشت این طور بود که در کنار شما آرام بگیریم که فرمود وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا و از (نوع) او نیز جفتش را مقرر داشت تا به او انس و آرام گیرد.همین انس گرفتن، ابنای آدم را انسان کرد. انس گرفتن به مادر که به تشریف آفرینش و حیات مشرف است. اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه‌ درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب هفدهم ـ جناب خلیفه

آدم و حوا که به زمین آمدند و به آنان و فرزندان شان یعنی تمام ابنای بشر گفته شده کهقُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍأَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰبگو همی پند دهم شما را به سخنیو آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو تا دو تا با هم، یا هر یک‌تان، یکان یکان، تنها قیام کنید و برپاخیزیدآن جا هم که از عسرت و بی کسی تنگ‌دل شدند همان را که پدرشان آدم صفی الله آموخت فراسوی شان گذاشتهفَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِإِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب شانزدهم ـ حسادت و چاه

چرا حسادت به وجود می‌آید؟ شاید حسادت ریشه در حس خود کم بینی و حقارت دارد که به تبعش ترس از مقایسه شدن و دست پائین داشتن باعث می‌شود شاهد واکنش های غیرمعمول و غیر عقلانی باشیم ... ماجرای مشهوری در قرآن هست برای عبرت همگان که برادران یوسف ... یعنی پیغمبرزادگان که از نسل نبوت بودند در برابر درخشش و نیکنامی یوسف به چاه حسادت می افتند و به دنبالش برادر را سربه نیست می کنند ... اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه‌ درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب پانزدهم ـ به حُسن و خُلق و وفا کَس به یار ما نرسد

 به حُسن و خُلق و وفا کَس به یار ما نرسدتو را در این سخن انکار کار ما نرسد اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده‌اندکسی به حُسن و مَلاحت به یار ما نرسد به حق صحبتِ دیرین، که هیچ محرمِ رازبه یارِ یک جهتِ حق گزارِ ما نرسد هزار نقش برآید ز کِلک صُنع و یکیبه دلپذیریِ نقشِ نگارِ ما نرسد .میلاد مبارک و مسعود سید جوانان اهل بهشت امام حسن مجتبا علیه‌السلام مبارک باد  اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه ‌درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب چهاردهم ـ قهرمان قدرنادیده خدا

رسول خدا فرموده بودند مَثَلِ علی به من مَثَلِ هارون است به موسا؛ الا آن که پس از من رسو نخواهد بود. به امر الهی نام حسنین را برابر شَبَّر و شَبیر که نام پسران هارون است حسن و حسین گذاشتند که تا پیش از اسلام نزد مردم عرب سابقه‌ نداشت.موسا که از طور بازگشت مردم گوساله پرست شده بودند پس از رسول هم راهی که او ترسیم فرموده بود دنبال نشد. اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه ‌درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب سیزدهم ـ رمز طایفه شیعه

سرنوشت ملت ما به سه فرزندِ امام موسایِ کاظم گره خورده استروح الله موسوی خمینی،سید محمدباقر صدرو موسایِ صدرهر سه در برابر فرعون زمان ایستادند و به حصر و حبس افتادند ... امشب اما از امام صدر سخن ساختیم که بگوییم موسا چهل شب تو سی شب وعده کردی ...جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم اوآن نورِ رویِ موسیِ عِمرانم آرزوست اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه ‌درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

هان! قصه‌ی ارباب معرفت | شب دوازدهم ـ سنگ دل و سنگ صبور

تو مرا سنگ دیدی اما من مامور خدا بودم در دست داوود. خدا خواست جالوت مستکبر به دست سنگی از پا بیفتد و ما رمیت اذا رمیت ولکن الله رمیتو مرا سنگ دیدی اما من مامور خدا بودم زیر پای ابراهیم خلیل و اسماعیل تا بیت الله را بنا کندتو مرا سنگ دیدی اما من مامور خدا بودم تا محمدش با آن نازنین عبا مرا در آغوش بکشد و سکه‌ی شرفِ نصب و جاگذاریم در دل کعبه به نام او بخورد. اینک پادکست هان! قصه ارباب معرفتتهیه شده در گروه پادکست‌های همیشه‌ درمیانحمایت شده از سوی های‌وبحمایت مالی از رادیوهان Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.